معنی فارسی snowmast

B1

برج برف، ساختاری که برای اندازه‌گیری عمق برف و جمع‌آوری داده‌های مربوط به شرایط آب و هوایی استفاده می‌شود.

A structure used to measure snow depth and gather related weather data.

example
معنی(example):

برج برف برای اندازه‌گیری عمق برف استفاده می‌شود.

مثال:

The snowmast is used to measure snow depth.

معنی(example):

یک برج برف می‌تواند داده‌های ارزشمندی برای پیش‌بینی آب و هوا ارائه دهد.

مثال:

A snowmast can provide valuable data for weather forecasts.

معنی فارسی کلمه snowmast

: معنی snowmast به فارسی

برج برف، ساختاری که برای اندازه‌گیری عمق برف و جمع‌آوری داده‌های مربوط به شرایط آب و هوایی استفاده می‌شود.