معنی فارسی snowworm
B1کرم برفی، موجودی کوچک و رویشی که در برف و محیطهای سرد زندگی میکند و اغلب در مناطق قله کوهها و یخچالها یافت میشود.
A small worm-like creature found in snowy areas, particularly in cold climates.
- NOUN
example
معنی(example):
یک کرم برفی موجودی کوچک است که در شرایط برفی رشد میکند.
مثال:
A snowworm is a small creature that thrives in snowy conditions.
معنی(example):
کرمهای برفی معمولاً در محیطهای یخچالی یافت میشوند.
مثال:
Snowworms are often found in glacial environments.
معنی فارسی کلمه snowworm
:
کرم برفی، موجودی کوچک و رویشی که در برف و محیطهای سرد زندگی میکند و اغلب در مناطق قله کوهها و یخچالها یافت میشود.