معنی فارسی snubbiness
B1حالت یا ویژگی بیاحترامی و سردی در برخورد با دیگران.
The state of being snubbed or the quality of being dismissive towards others.
- NOUN
example
معنی(example):
بیاحترامی او باعث شد که نتواند دوستان جدیدی پیدا کند.
مثال:
Her snubbiness made it hard for her to make new friends.
معنی(example):
افراد معمولاً به بیاحترامی آنها واکنش منفی نشان میدهند.
مثال:
People often react negatively to their snubbiness.
معنی فارسی کلمه snubbiness
:
حالت یا ویژگی بیاحترامی و سردی در برخورد با دیگران.