معنی فارسی snuffkin
B1یک شخصیت خیالی کوچک و دوستداشتنی که در ماجراجوییها ظاهر میشود.
A fictional small and endearing character often appearing in adventures.
- NOUN
example
معنی(example):
اسنوفکین در جنگل یک ماجراجویی کوچک رفت.
مثال:
The snuffkin went on a little adventure in the forest.
معنی(example):
او اسنوفکین را که پشت درخت پنهان شده بود، دید.
مثال:
She spotted the snuffkin hiding behind the tree.
معنی فارسی کلمه snuffkin
:
یک شخصیت خیالی کوچک و دوستداشتنی که در ماجراجوییها ظاهر میشود.