معنی فارسی snuffliest

B1

با بیشترین شدت عطسه انجام شده، توصیفی از حالتی که در آن فرد یا حیوان عطسه زیادی می‌کند.

The condition of sneezing frequently or having a runny nose, usually associated with allergies or colds.

example
معنی(example):

سگ پراز عطسه در بعدازظهر ساکت با صدای بلندی عطسه کرد.

مثال:

The snuffliest dog sneezed loudly during the quiet afternoon.

معنی(example):

روزهای پراز عطسه او با بازی در سرما گذشت.

مثال:

His snuffliest days were spent playing in the cold.

معنی فارسی کلمه snuffliest

: معنی snuffliest به فارسی

با بیشترین شدت عطسه انجام شده، توصیفی از حالتی که در آن فرد یا حیوان عطسه زیادی می‌کند.