معنی فارسی so much for
B1بیفایده بودن یا بیارزش بودن چیزی را نشان میدهد.
An expression used to indicate that something has failed or is no longer relevant.
- IDIOM
example
معنی(example):
برای برنامههایی که داشتیم، این خیلی بد است؛ همه چیز خراب شد.
مثال:
So much for the plans we made; they all fell apart.
معنی(example):
برای وعدههای او، این خیلی بد است؛ او هرگز هیچکدام را نگه نداشت.
مثال:
So much for his promises; he never kept any.
معنی فارسی کلمه so much for
:
بیفایده بودن یا بیارزش بودن چیزی را نشان میدهد.