معنی فارسی soapbark

B1

درختی با نام علمی Quillaja saponaria که در آمریکای جنوبی می‌روید و به خاطر گلی شیره‌دار و خواص دارویی‌اش معروف است.

A tree native to South America known for its saponins, used in traditional medicine.

example
معنی(example):

درخت صابون‌زبان به خاطر خواص دارویی‌اش شناخته شده است.

مثال:

The soapbark tree is known for its medicinal properties.

معنی(example):

ما از صابون‌زبان برای تهیه یک درمان طبیعی استفاده کردیم.

مثال:

We used soapbark to make a natural remedy.

معنی فارسی کلمه soapbark

: معنی soapbark به فارسی

درختی با نام علمی Quillaja saponaria که در آمریکای جنوبی می‌روید و به خاطر گلی شیره‌دار و خواص دارویی‌اش معروف است.