معنی فارسی soavemente
B1به معنای به طرز ملایم و با نرمی صحبت کردن یا رفتار کردن.
In a manner that is gentle and soothing.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به آرامی صحبت کرد و موجب راحتی همه شد.
مثال:
He spoke soavemente, making everyone feel at ease.
معنی(example):
روش آرام او تماشاگران را جلب کرد.
مثال:
Her soavemente approach won over the audience.
معنی فارسی کلمه soavemente
:
به معنای به طرز ملایم و با نرمی صحبت کردن یا رفتار کردن.