معنی فارسی soaringly
B1به معنای به شکلی بسیار بالا و موفق، به ویژه در زمینههای مالی و شخصی.
In a manner that is very high or elevated, often used to describe success or thrill.
- ADVERB
example
معنی(example):
شرکت در این فصل به طرز قابل توجهی موفق است.
مثال:
The company is soaringly successful this quarter.
معنی(example):
او به طرز بلندی درباره رویاها و آرزوهایش صحبت کرد.
مثال:
He spoke soaringly about his dreams and ambitions.
معنی فارسی کلمه soaringly
:
به معنای به شکلی بسیار بالا و موفق، به ویژه در زمینههای مالی و شخصی.