معنی فارسی sobful
B1احساساتی و غمانگیز، بهویژه زمانی که رنگی از تأثر را منتقل میکند.
Full of emotion and sadness; often expressing deep feelings.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خواندن آهنگ احساسی همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
The sobful song made everyone feel emotional.
معنی(example):
چهره احساسی او غمگینیاش را نشان میداد.
مثال:
Her sobful expression showed her sadness.
معنی فارسی کلمه sobful
:
احساساتی و غمانگیز، بهویژه زمانی که رنگی از تأثر را منتقل میکند.