معنی فارسی soberwise

B1

به معنای زندگی با دوری از الکل و مواد مخدر و اتخاذ تصمیمات سالم.

In a manner that avoids intoxicants; making wise and healthy choices.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت به طرز سالمی زندگی کند برای سلامتی‌اش.

مثال:

He decided to live soberwise for his health.

معنی(example):

زندگی کردن به‌صورت سالم می‌تواند به شما کمک کند بهتر تصمیم بگیرید.

مثال:

Living soberwise can help you make better decisions.

معنی فارسی کلمه soberwise

: معنی soberwise به فارسی

به معنای زندگی با دوری از الکل و مواد مخدر و اتخاذ تصمیمات سالم.