معنی فارسی sociocratic
C1مربوط به سوسیوکراسی یا تحت تأثیر آن؛ برابری و مشارکت در تصمیمگیری.
Relating to or based on the principles of sociocracy, emphasizing equality and participation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اصول سوسیوکراتیک میتوانند به بهبود کارایی سازمان کمک کنند.
مثال:
Sociocratic principles can enhance organizational effectiveness.
معنی(example):
رویکرد سوسیوکراتیک به ترویج مسئولیت مشترک کمک میکند.
مثال:
A sociocratic approach encourages shared responsibility.
معنی فارسی کلمه sociocratic
:
مربوط به سوسیوکراسی یا تحت تأثیر آن؛ برابری و مشارکت در تصمیمگیری.