معنی فارسی sociometric

B1

نسبت به اندازه‌گیری و تحلیل ساختارهای اجتماعی.

Related to measuring and analyzing social structures.

example
معنی(example):

آنها از روش‌های جامعه‌سنجی برای تحلیل دوستی‌ها استفاده کردند.

مثال:

They used sociometric methods to analyze friendships.

معنی(example):

داده‌های جامعه‌سنجی می‌تواند شبکه‌های اجتماعی را آشکار کند.

مثال:

Sociometric data can reveal social networks.

معنی فارسی کلمه sociometric

: معنی sociometric به فارسی

نسبت به اندازه‌گیری و تحلیل ساختارهای اجتماعی.