معنی فارسی socionomy
B1مطالعه قوانین و فرایندهای تعاملات اجتماعی انسانها.
The study of the laws and processes of human social interactions.
- NOUN
example
معنی(example):
جامعهشناسی قوانینی را که روی همپروندههای انسانی تأثیر میگذارد، مطالعه میکند.
مثال:
Socionomy studies the laws of human social interaction.
معنی(example):
درک جامعهشناسی میتواند به بهبود سیستمهای اجتماعی کمک کند.
مثال:
Understanding socionomy can help improve social systems.
معنی فارسی کلمه socionomy
:
مطالعه قوانین و فرایندهای تعاملات اجتماعی انسانها.