معنی فارسی sodded

B1

سادد به معنای پوشش دادن زمین با لایه‌ای از چمن است.

The past tense of sod, meaning to cover a surface with sod or turf.

verb
معنی(verb):

To cover with sod.

مثال:

He sodded the worn areas twice a year.

معنی(verb):

Bugger; sodomize.

معنی(verb):

Damn, curse, confound.

مثال:

Sod him!, Sod it!, Sod that bastard!

example
معنی(example):

حیاط تابستان گذشته با چمن سبز پوشیده شد.

مثال:

The yard was sodded last summer with green grass.

معنی(example):

آنها روی نقاط برهنه چمن گذاشتند تا چمن را بازسازی کنند.

مثال:

They sodded over the bare patches to restore the lawn.

معنی فارسی کلمه sodded

: معنی sodded به فارسی

سادد به معنای پوشش دادن زمین با لایه‌ای از چمن است.