معنی فارسی sodden
B2 /ˈsɑ.dən/سودن به حالتی اطلاق می‌شود که چیزی به طور کامل تر یا مرطوب شده باشد.
Soaked or saturated with liquid, especially water.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To drench, soak or saturate.
معنی(verb):
To become soaked.
adjective
معنی(adjective):
Soaked or drenched with liquid; soggy, saturated.
معنی(adjective):
Boiled.
معنی(adjective):
Drunk; stupid as a result of drunkenness.
معنی(adjective):
Dull, expressionless (of a person’s appearance)
example
معنی(example):
نان بعد از اینکه در باران گذاشته شد، خیس و نمدار شد.
مثال:
The bread was sodden after being left out in the rain.
معنی(example):
کفش‌های خیس او هنگام راه رفتن صدا می‌کردند.
مثال:
Her sodden shoes squelched as she walked.
معنی فارسی کلمه sodden
:
سودن به حالتی اطلاق می‌شود که چیزی به طور کامل تر یا مرطوب شده باشد.
