معنی فارسی sodomitically

B1

به شیوه‌ای که به رفتارها یا اعمال غیرمؤدبانه یا فاسد اشاره دارد.

In a manner relating to immoral or depraved practices.

example
معنی(example):

نویسنده به‌طور سودومیتیک نوشته تا هنجارهای اجتماعی را به چالش بکشد.

مثال:

The author wrote sodomitically to challenge social norms.

معنی(example):

او اغلب ایده‌هایش را به‌طور سودومیتیک در آثارش بیان می‌کرد.

مثال:

He often expressed his ideas sodomitically in his works.

معنی فارسی کلمه sodomitically

: معنی sodomitically به فارسی

به شیوه‌ای که به رفتارها یا اعمال غیرمؤدبانه یا فاسد اشاره دارد.