معنی فارسی sofar
B1این واژه معادل 'تا کنون' است و برخی اوقات در نوشتار غیررسمی استفاده میشود.
An alternative form of 'so far'.
- noun
noun
معنی(noun):
A system for determining the position of vessels lost at sea by means of explosive sounds.
example
معنی(example):
این پروژه تا کنون تمام مهلتها را رعایت کرده است.
مثال:
The project, sofar, has met all deadlines.
معنی(example):
تا به حال، با هیچ مشکل عمدهای مواجه نشدهایم.
مثال:
Sofar, we have not encountered any major problems.
معنی فارسی کلمه sofar
:
این واژه معادل 'تا کنون' است و برخی اوقات در نوشتار غیررسمی استفاده میشود.