معنی فارسی solen

B1

نوعی کرم دریایی که به عنوان خوراک در بعضی فرهنگ‌ها استفاده می‌شود.

A type of marine worm often found in sandy or muddy environments.

example
معنی(example):

سولن نوعی کرم دریایی است.

مثال:

The solen is a type of marine worm.

معنی(example):

محققان رفتار سولن را در زیستگاه طبیعی آن مطالعه کردند.

مثال:

Researchers studied the behavior of the solen in its natural habitat.

معنی فارسی کلمه solen

: معنی solen به فارسی

نوعی کرم دریایی که به عنوان خوراک در بعضی فرهنگ‌ها استفاده می‌شود.