معنی فارسی solenaceous
B1ویژگیهایی که به خانواده سولناچان مربوط میشود.
Pertaining to or characteristic of the solenacea family.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کرمهای سولناسی به طور حیاتی در اکوسیستم نقش دارند.
مثال:
The solenaceous worms play a vital role in the ecosystem.
معنی(example):
کشاورزان اغلب گونههای سولناسی را به خاطر تأثیر آنها بر سلامت خاک مطالعه میکنند.
مثال:
Farmers often study solenaceous species for their impact on soil health.
معنی فارسی کلمه solenaceous
:
ویژگیهایی که به خانواده سولناچان مربوط میشود.