معنی فارسی soliton
C2سولیتون، نوع خاصی از موج که وقتی در یک محیط حرکت می‌کند، می‌تواند بدون تغییر در شکل و سرعت خود باقی بماند.
A wave packet that maintains its shape while traveling at constant speed, commonly studied in mathematics and physics.
- noun
noun
معنی(noun):
A self-reinforcing pulse or travelling wave caused by any non-linear effect (found in many physical systems).
example
معنی(example):
سولیتون، موج تنها خودپشتیبان است که شکل خود را در حین حرکت حفظ می‌کند.
مثال:
A soliton is a self-reinforcing solitary wave that maintains its shape while traveling.
معنی(example):
در دینامیک سیالات، سولیتون‌ها برای توصیف برخی پدیده‌های موجی استفاده می‌شوند.
مثال:
In fluid dynamics, solitons are used to describe certain wave phenomena.
معنی فارسی کلمه soliton
:
سولیتون، نوع خاصی از موج که وقتی در یک محیط حرکت می‌کند، می‌تواند بدون تغییر در شکل و سرعت خود باقی بماند.
