معنی فارسی somrtjmes

B1

گاه و بیگاه، موقعیتی که در آن یک عمل یا یک وضعیت به طور غیر مداوم یا در زمان‌های مشخصی اتفاق می‌افتد.

At certain times; not always.

example
معنی(example):

گاهی اوقات فراموش می‌کنم چترم را بیاورم.

مثال:

Sometimes I forget to bring my umbrella.

معنی(example):

او فقط گاهی اوقات خانواده‌اش را ملاقات می‌کند.

مثال:

She only visits her family sometimes.

معنی فارسی کلمه somrtjmes

: معنی somrtjmes به فارسی

گاه و بیگاه، موقعیتی که در آن یک عمل یا یک وضعیت به طور غیر مداوم یا در زمان‌های مشخصی اتفاق می‌افتد.