معنی فارسی soothingness
B1کیفیت آرامشبخشی و تسکیندهنده، احساس راحتی و آرامش را فراهم میکند.
The quality of being soothing; the state of providing comfort and relief.
- NOUN
example
معنی(example):
آرامشبخشی اسپا باعث شد که او نگرانیهایش را فراموش کند.
مثال:
The soothingness of the spa made her forget her worries.
معنی(example):
آرامشبخشی چای گیاهی اعصاب او را آرام کرد.
مثال:
The soothingness of the herbal tea calmed his nerves.
معنی فارسی کلمه soothingness
:
کیفیت آرامشبخشی و تسکیندهنده، احساس راحتی و آرامش را فراهم میکند.