معنی فارسی sophomorical

B2

سوفوموریک به معنای مربوط به ویژگی‌های یک دانش‌آموز سال دوم کالج یا دانشگاه است، که معمولاً به جوان‌مردی و ناپختگی اشاره دارد.

Relating to a sophomore, often used to describe a level of immaturity or overconfidence.

example
معنی(example):

نگرش سوفوموریک او اغلب او را در میان همسالانش به دردسر می‌اندازد.

مثال:

His sophomorical attitude often got him into trouble among his peers.

معنی(example):

او شوخی‌های سوفوموریک می‌کرد که تنها چند نفر آنها را سرگرم‌کننده می‌دانستند.

مثال:

She made sophomorical jokes that only a few people found amusing.

معنی فارسی کلمه sophomorical

: معنی sophomorical به فارسی

سوفوموریک به معنای مربوط به ویژگی‌های یک دانش‌آموز سال دوم کالج یا دانشگاه است، که معمولاً به جوان‌مردی و ناپختگی اشاره دارد.