معنی فارسی soporiferous
B2خوابآور، به گونهای که باعث خوابیدن یا راحتی میشود.
Having the quality of inducing sleep.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی گیاهان خوابآور هستند و میتوانند خواب را القا کنند.
مثال:
Certain plants are soporiferous and can induce sleep.
معنی(example):
طبیعت خوابآور سخنرانی باعث شد بسیاری از دانشآموزان چرت بزنند.
مثال:
The soporiferous nature of the lecture made many students doze off.
معنی فارسی کلمه soporiferous
:
خوابآور، به گونهای که باعث خوابیدن یا راحتی میشود.