معنی فارسی sortable

B1

قابل مرتب‌سازی، به معنی این است که می‌توان آن را به روشی خاص ترتیب داد.

Capable of being sorted or arranged in a specified order.

example
معنی(example):

داده‌ها قابل مرتب‌سازی هستند و این کار را برای سازماندهی آسان می‌کند.

مثال:

The data is sortable, making it easy to organize.

معنی(example):

او برای پروژه‌هایش لیست‌های قابل مرتب‌سازی را دوست دارد تا همه چیز واضح باشد.

مثال:

She likes sortable lists for her projects to keep things clear.

معنی فارسی کلمه sortable

: معنی sortable به فارسی

قابل مرتب‌سازی، به معنی این است که می‌توان آن را به روشی خاص ترتیب داد.