معنی فارسی soughfully
B1بهطور نرم و ملایم، به گونهای که احساسی یا غمگین به نظر برسد.
In a soft, murmuring manner, often evoking emotions.
- ADVERB
example
معنی(example):
او درباره عشق از دست رفتهاش بهطور نرم و غمگین صحبت کرد.
مثال:
He spoke soughfully about his lost love.
معنی(example):
شعر بهطور نرم و ملایم خوانده شد و توجه همه را جلب کرد.
مثال:
The poem was read soughfully, capturing everyone's attention.
معنی فارسی کلمه soughfully
:
بهطور نرم و ملایم، به گونهای که احساسی یا غمگین به نظر برسد.