معنی فارسی soughless

B1

سوتی نداشت، بدون صدا یا زمزمه، در توصیف مکان یا وضعیتی که آرام و بی‌صدا است.

Without a whisper or sound; silent.

example
معنی(example):

جنگل سوتی نداشت و آرام بود.

مثال:

The forest was soughless and quiet.

معنی(example):

با وجود هرج و مرج اطراف، روز سوتی نداشت.

مثال:

It was a soughless day despite the chaos around.

معنی فارسی کلمه soughless

: معنی soughless به فارسی

سوتی نداشت، بدون صدا یا زمزمه، در توصیف مکان یا وضعیتی که آرام و بی‌صدا است.