معنی فارسی soulack
B1کمبود، فقدان؛ به ویژه در زمینه روانی و احساسی مانند انرژی یا خلاقیت.
A lack or deficiency, particularly in energy or creativity.
- NOUN
example
معنی(example):
او بعد از تمرین احساس خستگی کرد.
مثال:
He felt a soulack of energy after his workout.
معنی(example):
احساس کمبود خلاقیت میتواند برای یک هنرمند ناامیدکننده باشد.
مثال:
A soulack in creativity can be frustrating for an artist.
معنی فارسی کلمه soulack
:
کمبود، فقدان؛ به ویژه در زمینه روانی و احساسی مانند انرژی یا خلاقیت.