معنی فارسی sovereign citizen
B1شخصی که خود را غیر وابسته به دولت می‌داند و اعتقاد دارد که قوانین دولتی بر او اعمال نمی‌شود.
Individuals who claim to be independent of government authority and do not recognize its laws.
- noun
A member of a loose movement of Americans, Canadians and Australians who consider themselves answerable only to their own particular interpretation of the common law, and not subject to any government statutes or proceedings.
The body politic of a nation.
برخی از افراد خود را به عنوان شهروندان مستقل معرفی می‌کنند و به دولت اعتبار نمی‌دهند.
Some people identify as sovereign citizens and reject government authority.
این گروه از شهروندان مستقل نظرات غیرمتعارفی درباره قانون دارند.
The group of sovereign citizens holds unconventional views about the law.
معنی فارسی کلمه sovereign citizen
:
شخصی که خود را غیر وابسته به دولت می‌داند و اعتقاد دارد که قوانین دولتی بر او اعمال نمی‌شود.
