معنی فارسی sparklike

B1

شبیه به جرقه، توصیف کننده چیزی که درخشندگی یا انرژی خاصی دارد.

Resembling or possessing the qualities of a spark; bright and lively.

example
معنی(example):

این لباس مانند جرقه بود و زیر نورها درخشید.

مثال:

The dress was sparklike and shone under the lights.

معنی(example):

شخصیت او پر از انرژی و شادی بود و مانند جرقه درخشان بود.

مثال:

Her personality was sparklike, full of energy and joy.

معنی فارسی کلمه sparklike

: معنی sparklike به فارسی

شبیه به جرقه، توصیف کننده چیزی که درخشندگی یا انرژی خاصی دارد.