معنی فارسی sparpiece

B1

اسپارپیس، قطعه‌ای از یک مجموعه هنری یا مجسمه که شکلی خاص و زیبا دارد.

A piece of art or sculpture that has a specific and unique shape.

example
معنی(example):

این اسپارپیس بخش مهمی از مجسمه است.

مثال:

This sparpiece is an important part of the sculpture.

معنی(example):

هنرمند یک اسپارپیس از چوب و فلز ساخته است.

مثال:

The artist crafted a sparpiece out of wood and metal.

معنی فارسی کلمه sparpiece

: معنی sparpiece به فارسی

اسپارپیس، قطعه‌ای از یک مجموعه هنری یا مجسمه که شکلی خاص و زیبا دارد.