معنی فارسی sparrowwort
B2زبانسار، نوعی گل وحشی که در مناطق مختلف رشد میکند و به دلیل زیباییاش قابل شناسایی است.
A type of wildflower that grows in various areas and is recognizable for its beauty.
- NOUN
example
معنی(example):
زبانسار یک گل وحشی رایج در این منطقه است.
مثال:
Sparrowwort is a common wildflower in this region.
معنی(example):
ما زبانسار را در بین سایر گلها شناسایی کردیم.
مثال:
We identified sparrowwort among the other flowers.
معنی فارسی کلمه sparrowwort
:
زبانسار، نوعی گل وحشی که در مناطق مختلف رشد میکند و به دلیل زیباییاش قابل شناسایی است.