معنی فارسی spartanlike
B2به معنای داشتن خصوصیاتی مشابه با اسپارتاییان، شامل انضباط و قوت است.
Having qualities similar to those of the Spartans, especially discipline and strength.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نگرش اسپارتانی او را به یک رهبر بزرگ تبدیل کرد.
مثال:
Her spartanlike attitude made her a great leader.
معنی(example):
او با شدت اسپارتانی تمرین کرد که همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
He trained with a spartanlike intensity that impressed everyone.
معنی فارسی کلمه spartanlike
:
به معنای داشتن خصوصیاتی مشابه با اسپارتاییان، شامل انضباط و قوت است.