معنی فارسی spathaceous

B2

اسپاتاسه، مربوط به یا مشخصه‌ای از گیاهان با اسپاتا.

Relating to or resembling a spatha, often in flowering plants.

example
معنی(example):

گیاه اسپاتاسه دارای گل‌های چشمگیری است.

مثال:

The spathaceous plant has striking flowers.

معنی(example):

گونه‌های اسپاتاسه معمولاً ساختارهای گلی منحصر به فردی دارند.

مثال:

Spathaceous species often have unique floral structures.

معنی فارسی کلمه spathaceous

: معنی spathaceous به فارسی

اسپاتاسه، مربوط به یا مشخصه‌ای از گیاهان با اسپاتا.