معنی فارسی specklessly

B1

بدون لکه، به طور کامل و بدون نقص.

In a manner that is free from blemishes or imperfections.

example
معنی(example):

او در طول کل ارائه کاملاً بدون نقص عمل کرد.

مثال:

He performed specklessly during the whole presentation.

معنی(example):

خودرو بعد از شستشو کاملاً تمیز و بدون لکه بود.

مثال:

The car was specklessly clean after the wash.

معنی فارسی کلمه specklessly

: معنی specklessly به فارسی

بدون لکه، به طور کامل و بدون نقص.