معنی فارسی specklehead

B1

سر خالدار، کسی یا چیزی که خال‌ها یا لکه‌هایی بر روی سر یا چیزی مشابه داشته باشد.

A whimsical or affectionate term for someone with a speckled appearance, often used humorously.

example
معنی(example):

او به خاطر مدل موی خاصش به عنوان سر خالدار تیم ما شناخته می‌شود.

مثال:

He is known as the specklehead of our team for his unique hairstyle.

معنی(example):

سر خالدار در نقاشی به آن حس بازیگوشی می‌دهد.

مثال:

The specklehead in the painting gives it a playful feel.

معنی فارسی کلمه specklehead

: معنی specklehead به فارسی

سر خالدار، کسی یا چیزی که خال‌ها یا لکه‌هایی بر روی سر یا چیزی مشابه داشته باشد.