معنی فارسی spectant
B1منتظر، به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد یا گروهی در انتظار یک رویداد یا نتیجه خاص هستند.
Having an expectant attitude; eagerly awaiting something.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جمعیت منتظر با اشتیاق منتظر شروع نمایش بود.
مثال:
The spectant crowd waited eagerly for the show to begin.
معنی(example):
چهره منتظر او هیجانش را نشان داد.
مثال:
His spectant expression showed his excitement.
معنی فارسی کلمه spectant
:
منتظر، به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد یا گروهی در انتظار یک رویداد یا نتیجه خاص هستند.