معنی فارسی spectred
B1اسپکترد به معنای سایهدار یا نمایان در حالتی خیالی یا غیرمادی است.
Describing something as appearing like a specter or ghost.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شخصیت سایهدار در تاریکی ظاهر شد.
مثال:
The spectred figure loomed in the shadows.
معنی(example):
در داستان، او به عنوان هشداری نمایان شد.
مثال:
In the story, she was spectred as a warning.
معنی فارسی کلمه spectred
:
اسپکترد به معنای سایهدار یا نمایان در حالتی خیالی یا غیرمادی است.