معنی فارسی spectroscopies
B2حوزههای خاصی از علم طیفسنجی که هر یک ویژگیها و تکنیکهای منحصر به فردی دارند و به بررسی مواد میپردازند.
Different methods or techniques within the field of spectroscopy.
- NOUN
example
معنی(example):
طیفشناسیهای مختلف میتوانند بینشهای مختلفی در مورد خواص مواد ارائه دهند.
مثال:
Different spectroscopies can provide various insights into material properties.
معنی(example):
او در پایاننامهاش به بررسی استفاده از چندین طیفشناسی پرداخت.
مثال:
He researched the use of multiple spectroscopies in his thesis.
معنی فارسی کلمه spectroscopies
:
حوزههای خاصی از علم طیفسنجی که هر یک ویژگیها و تکنیکهای منحصر به فردی دارند و به بررسی مواد میپردازند.