معنی فارسی speeching
B1عمل سخنرانی کردن یا صحبت کردن به طور عمومی.
The act of delivering a speech or speaking publicly.
- VERB
example
معنی(example):
او در کنفرانس در مورد تغییرات اقلیمی سخنرانی میکرد.
مثال:
He was speeching at the conference about climate change.
معنی(example):
او از سخنرانی در برابر مخاطبان بزرگ لذت میبرد.
مثال:
She enjoys speeching in front of large audiences.
معنی فارسی کلمه speeching
:
عمل سخنرانی کردن یا صحبت کردن به طور عمومی.