معنی فارسی speeder

B1

شخصی که قوانین سرعت را نقض می‌کند و با سرعت بیش از حد می‌راند.

A person who drives faster than the legal speed limit.

example
معنی(example):

نفر سرعت‌کننده توسط پلیس دستگیر شد.

مثال:

The speeder was caught by the police.

معنی(example):

سرعتی رفتن می‌تواند منجر به جریمه شود.

مثال:

Being a speeder can lead to fines.

معنی فارسی کلمه speeder

: معنی speeder به فارسی

شخصی که قوانین سرعت را نقض می‌کند و با سرعت بیش از حد می‌راند.