معنی فارسی speedings
B1موردهای مربوط به سرعت، جایی که فرد یا وسیلهای به طور غیرمجاز یا خطرناک سریعتر از حد مجاز حرکت میکند.
Instances of moving at excessive speeds, especially in vehicles.
- NOUN
example
معنی(example):
گزارش چندین حادثه سرعتی را در طول رویداد ذکر کرد.
مثال:
The report mentioned several speeding incidents during the event.
معنی(example):
موردهای سرعت اغلب توسط دوربینهای ترافیکی در جادههای پر رفت و آمد گزارش میشود.
مثال:
Speedings are often reported by traffic cameras on busy roads.
معنی فارسی کلمه speedings
:
موردهای مربوط به سرعت، جایی که فرد یا وسیلهای به طور غیرمجاز یا خطرناک سریعتر از حد مجاز حرکت میکند.