معنی فارسی speedless
B1بدون سرعت، به حالتی اطلاق میشود که در آن سرعت مجاز بسیار کم یا غیرمجاز است.
Having little or no speed; extremely slow.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در یک منطقه بدون سرعت، وسایل نقلیه باید بسیار آرام حرکت کنند.
مثال:
In a speedless zone, vehicles must go very slow.
معنی(example):
شرایط بدون سرعت جاده، امنیت بیشتری برای عابران پیاده فراهم کرد.
مثال:
The speedless conditions of the road made it safer for pedestrians.
معنی فارسی کلمه speedless
:
بدون سرعت، به حالتی اطلاق میشود که در آن سرعت مجاز بسیار کم یا غیرمجاز است.