معنی فارسی speel

A1

بازی کردن، اوقات خوشی را گذراندن و به نشاط و خوشحالی پرداخته و سرگرم شدن.

To engage in activity for enjoyment and recreation rather than a serious or practical purpose.

example
معنی(example):

ما می‌توانیم یک بازی سرگرم‌کننده با هم انجام دهیم.

مثال:

We can speel a fun game together.

معنی(example):

کودکان دوست دارند در بیرون بازی کنند.

مثال:

Children love to speel outdoors.

معنی فارسی کلمه speel

: معنی speel به فارسی

بازی کردن، اوقات خوشی را گذراندن و به نشاط و خوشحالی پرداخته و سرگرم شدن.