معنی فارسی speeling

B1

فعل حال استمراری 'speel' به معنای در حال بازی کردن.

The continuous form of 'speel', indicating an ongoing action of playing.

example
معنی(example):

او در حال بازی کردن با دوستانش است.

مثال:

She is speeling with her friends.

معنی(example):

من آنها را در حیاط در حال بازی دیدم.

مثال:

I saw them speeling in the yard.

معنی فارسی کلمه speeling

: معنی speeling به فارسی

فعل حال استمراری 'speel' به معنای در حال بازی کردن.