معنی فارسی speen
B1اسپین، اشاره به یک حالت یا بیماری مرتبط با اندامهای داخلی بدن دارد.
A term that may refer to a specific medical condition relating to the spleen.
- OTHER
example
معنی(example):
او در سمت خود درد تیزی احساس کرد، تقریبا مانند اسپین.
مثال:
He felt a sharp pain in his side, almost like a speen.
معنی(example):
پزشک توضیح داد که یک مشکل اسپین میتواند بر هضم تأثیر بگذارد.
مثال:
The doctor explained that a speen issue could affect digestion.
معنی فارسی کلمه speen
:
اسپین، اشاره به یک حالت یا بیماری مرتبط با اندامهای داخلی بدن دارد.