معنی فارسی speiled

B1

بررسی، بازبینی یا ارزیابی چیزی، معمولاً برای اطمینان از کیفیت یا مناسب بودن آن.

To examine, review, or assess something, usually for quality or suitability.

example
معنی(example):

ش chef به آرامی مواد اولیه را پیش از پخت و پز بررسی کرد.

مثال:

The chef speiled the ingredients carefully before cooking.

معنی(example):

آنها بازی‌های تخته‌ای را قبل از مسابقه بررسی کردند.

مثال:

They speiled the board games before the tournament.

معنی فارسی کلمه speiled

: معنی speiled به فارسی

بررسی، بازبینی یا ارزیابی چیزی، معمولاً برای اطمینان از کیفیت یا مناسب بودن آن.