معنی فارسی speiling

B1

عمل بررسی یا ارزیابی چیزی، معمولاً برای اطمینان از صحت یا کیفیت آن.

The act of reviewing or assessing something, typically to ensure accuracy or quality.

example
معنی(example):

آنها مدارک قدیمی را برای اصالت بررسی می‌کردند.

مثال:

They were speiling the old documents for authenticity.

معنی(example):

تیم بعد از ظهر را صرف بررسی نتایج خود کرد.

مثال:

The team spent the afternoon speiling their findings.

معنی فارسی کلمه speiling

: معنی speiling به فارسی

عمل بررسی یا ارزیابی چیزی، معمولاً برای اطمینان از صحت یا کیفیت آن.