معنی فارسی spelldown
A2مسابقهای که در آن شرکتکنندگان باید کلمات را بصورت هجی بیان کنند.
A competition in which participants spell words aloud to determine a winner.
- NOUN
example
معنی(example):
در طول مسابقه، آنها یک جادوگری انجام دادند تا برنده را مشخص کنند.
مثال:
During the competition, they had a spelldown to determine the winner.
معنی(example):
کودکان برای جادوگری در مدرسه هیجانزده بودند.
مثال:
The children were excited for the spelldown at school.
معنی فارسی کلمه spelldown
:
مسابقهای که در آن شرکتکنندگان باید کلمات را بصورت هجی بیان کنند.